505 شکارچی

505 شکارچی

Created by: [email protected]
classicalpopelectromelodicviolin dubstepianoguitar Spanishromanticdramaticdreamy

Lyrics / Prompt

به تَن کَرد ، جامِه شِکاری اَش را
به پا کَرد  بَ-ز مِ ، میزبانی اَش را
نَغ-مِه کُنان اَز خانِه شُد بِه دَر ، روزی اَم کوو؟
کِه اِمروز روزِ شِکار اَست ، شِکارِ آهو
صِدایِ بُلَندِ خِش خِشِ پاییز بود ، دَر این فَص-ل
کِه میگُفت اِی فَلَک این نَبودِه قِسمَتِ ما ، دَر این عَص-ر
گِرِفت تُفَنگِ سَر پُر را ، بِه دوش
با خود هَمی گُفت کِه ، خَموش
بَچِه هایَم اَز طَعام ، گُشنِه هَستَند
ضَعیف و رَنجور ، دَر خانِه هَستَند
چَک-مِه هایَش لَرزِه می اَنداخت ، بَر تَنِ بوتِه ها
نَوارِ ضَربِ گُلولِه هایَش بود ، بی اِنتِها
شِکارچی نِگاهِ سَردی داشت بِه اَطراف
جُستِجو میکَرد شِکاری ، بی اِتلاف
آهویی رِسید ، بِه چَشمِ فولادیِ تُفَنگ
کَرد شِلیکی دَر مَسیرَش ، بی دِرَنگ
آهو ، خیز بَر داشت و کاری نَشُد این
اَز پِی اَش رَوانِه شُد ، اَز کَمین
تُفَنگِ داغ دیدِه را ، بَر شانِه کوفت
گُلولِه ای دِگَر بِه جانَش دوخت
بِه وَقتِ قَرار بِه زِندان گِرِفت آهو را ، دَر دو دیدِه
بِه حَبسِ اِجباری - لَح-ظِهِ آخَرَت ، فَرا رِسیدِه
به یِِکبارِِه حِی ران و خُشکید ، دَر آن جای - شُد
دَست و پایَش لَرزید ، تَُفَنگ بَر پای - شُد 
آهو را مادِه ای بود با فَرزَند
کِه شیرَش را هَمی داد ، هَر چَند
آه ، آهو را کِه ، گُریزی نَکَرد
آه ، مَردی را کِه ، شِکاری نَکَرد

Comments